صدئةلغتنامه دهخداصدئة. [ ص َ دِ ءَ ] (ع ص ) یدی صدئة من الحدید؛ دست من بوی زنگ آهن گرفته . (منتهی الارب ).
سایهپسندshade tolerant, shade demandingواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گیاهی که قادر به رقابت زیستی در سایه است
سایه 2shade 1واژههای مصوب فرهنگستان1. رنگ حاصل از اختلاط یک رنگدانه یا رَزانۀ سیاه یا هر فام تیره با رنگدانه یا رَزانۀ دیگر 2. عمق رنگ 3. یک فام مشخص یا گونهای که تفاوتی اندک با آن دارد متـ . فامسایه
صده در صدهلغتنامه دهخداصده در صده . [ ص َ دَ / دِ دَص َ دَ / دِ ] (ق مرکب ) صدتاصدتا. صدصد : همه فیلسوفان صده در صده بپائینگه (؟) تخت او صف زده . نظامی .و این لغت در این
صدیئةلغتنامه دهخداصدیئة. [ ص َ ءَ ] (ع ص ) صَدِئَة. یدی صدیئة من الحدید؛ دست من بوی زنگ آهن گرفته است . (منتهی الارب ).
تصدئةلغتنامه دهخداتصدئة. [ ت َ دِ ءَ ] (ع مص ) زنگ زدودن زن آیینه را تا بدان چشم را بسرمه کشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). زنگ زدودن آینه را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).