صدارتلغتنامه دهخداصدارت . [ ص ِ رَ ] (ع اِمص ) منصبی بوده است بعهد صفویه . مؤلف تذکرةالملوک آرد: لازمه ٔ منصب مطلق صدارت تعیین حکام شرع و مباشرین اوقاف تفویضی و ریش سفیدی جمعی سادات و علما و مدرسان و شیخ الاسلامان و پیش نمازان و قضات و متولیان و حفاظ و سایر خدمه ٔ مزارات و مدارس و مساجد و بقا
صدارتلغتنامه دهخداصدارت . [ ص ِ رَ ] (ع مص ، اِمص ) بالانشینی . (غیاث اللغات ).بالانشین شدن . (مقدمه لغت میرسید شریف ) : در مقامی که صدارت بفقیران بخشندچشم دارم که بجاه از همه افزون باشی . حافظ.|| شروع و ابتدا کردن . || پیش رسانی .
chanceriesدیکشنری انگلیسی به فارسیتعطیلات، مقام وزارت دارایی، دفتر مهردار سلطنتی، مقام یا وظیفه صدارت عظمی
chanceryدیکشنری انگلیسی به فارسیتختخواب، مقام وزارت دارایی، دفتر مهردار سلطنتی، مقام یا وظیفه صدارت عظمی
مجلسدیکشنری عربی به فارسیمقام يا وظيفه صدارت عظمي , مقام وزارت دارايي , دفتر مهردار سلطنتي , انجمن , مشاوره , شورا , مجلس , کنکاشگاه
کاشف افندیلغتنامه دهخداکاشف افندی . [ ش ِ اَ ف َ ] (اِخ ) شاطرزاده ، محمد امین از شعرا و ادبای عثمانی است از منشیگری صدارت عظمی آغازکرد و دوبار به رئیس الکتابی و ریاست دفتر صدارت عظمی نایل گردید و به سال 1181 هَ . ق . در گذشت نثرش نسبةً محکمتر از نظم وی میباشد. (قا
صدارتلغتنامه دهخداصدارت . [ ص ِ رَ ] (ع اِمص ) منصبی بوده است بعهد صفویه . مؤلف تذکرةالملوک آرد: لازمه ٔ منصب مطلق صدارت تعیین حکام شرع و مباشرین اوقاف تفویضی و ریش سفیدی جمعی سادات و علما و مدرسان و شیخ الاسلامان و پیش نمازان و قضات و متولیان و حفاظ و سایر خدمه ٔ مزارات و مدارس و مساجد و بقا
صدارتلغتنامه دهخداصدارت . [ ص ِ رَ ] (ع مص ، اِمص ) بالانشینی . (غیاث اللغات ).بالانشین شدن . (مقدمه لغت میرسید شریف ) : در مقامی که صدارت بفقیران بخشندچشم دارم که بجاه از همه افزون باشی . حافظ.|| شروع و ابتدا کردن . || پیش رسانی .
صدارتلغتنامه دهخداصدارت . [ ص ِ رَ ] (ع اِمص ) منصبی بوده است بعهد صفویه . مؤلف تذکرةالملوک آرد: لازمه ٔ منصب مطلق صدارت تعیین حکام شرع و مباشرین اوقاف تفویضی و ریش سفیدی جمعی سادات و علما و مدرسان و شیخ الاسلامان و پیش نمازان و قضات و متولیان و حفاظ و سایر خدمه ٔ مزارات و مدارس و مساجد و بقا
صدارتلغتنامه دهخداصدارت . [ ص ِ رَ ] (ع مص ، اِمص ) بالانشینی . (غیاث اللغات ).بالانشین شدن . (مقدمه لغت میرسید شریف ) : در مقامی که صدارت بفقیران بخشندچشم دارم که بجاه از همه افزون باشی . حافظ.|| شروع و ابتدا کردن . || پیش رسانی .