صراحت کلامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ت کلام، وضوح کلام، روانی، وضوح، روشنی، شفافیت، قابلیت درک، سادگی [کلام]، حقیقت شفافسازی، ارائۀ واقعی، راستگویی
صراحتدیکشنری فارسی به انگلیسیcandidness, directness, explicitness, frankness, openness, outspokenness, perspicuity, preciseness, specificity
صراحتفرهنگ مترادف و متضاد۱. روشنی، وضوح ۲. بیپردهگویی، رکگویی، صریحگویی ۳. خلوص ≠ درپردهگویی، کنایهگویی
عدم صراحت کلامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه راحت کلام، ایهام، تعقید، پوشیدگی، پوشیدگی کلام، مجهول بودن، نارسایی، ناگویایی، ابهام، غیرقابلدرک بودن تجرید، انتزاع ◄ ایده پیچیدگی، مغلقگویی، ملقلقبافی، دشواری، عدم قطعیت سبک پیچیده، سبک هندی، راز عمق، کدر کردن کوتاهی، ایجاز غوامض
خامیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه یتزویری، سادگی، بیگناهی، بیتجربگی، نپختگی، سادهدلی، بچگی، بیتکلفی، شرم، صداقت، راستگویی رکگویی، سادگی [کلام]، صراحت کلام یكدستی ◄ سادگی زودباوری
زشتی کلامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه م] زشتی کلام، زمختی سکته خامی، نقص صدای ناهنجار عدم صراحت كلام زبان عامیانه غلط دستوری طولوتفصیل ضعف کلام اغراق، آبوتاب
ظرافت کلامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه فت کلام، ظرافت، ظرافت طبع، الگانس، لطافت، نازکی، شیرینی، زیبایی روانی، شیوایی، سلاست، سلیس بودن، صیغل تمایز، وزن، قافیه ذوق، خوشسلیقگی وضوح، صراحت کلام اصالت، خلوص، سادگی [کلام] سخن بکر
غیرقابلدرک بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن بلدرک بودن، پیچیدگی، سختی، غرابت، مهجور بودن، دورازذهن بودن، عدم صراحت کلام، ایهام، بیمعنایی، عدمقطعیت آنرمالیته، غریب بودن قابلفهمنبودن، لهجه، مشکل سخن، صدای کوتاه رمز، راز، معما عدم درک ◄ بدفهمی، بهت، تحیر، حیرت، تعجب، شگفت
صراحتدیکشنری فارسی به انگلیسیcandidness, directness, explicitness, frankness, openness, outspokenness, perspicuity, preciseness, specificity
صراحتفرهنگ مترادف و متضاد۱. روشنی، وضوح ۲. بیپردهگویی، رکگویی، صریحگویی ۳. خلوص ≠ درپردهگویی، کنایهگویی
صراحتدیکشنری فارسی به انگلیسیcandidness, directness, explicitness, frankness, openness, outspokenness, perspicuity, preciseness, specificity