خیرخواه، مصلح، مصلحتبین، مصلحتجو
خیرخواهی، مصلحتبینی، مصلحتجویی ≠ بدخواهی
صلاحاندیش، مصلحتنگر
خیرخواه، خیراندیش، صلاحاندیش، مصلحتبین، صلاحکار
خیراندیش، خیرخواه، صلاحاندیش، مصلحتبین، مصلحتگرا ≠ مفسدهجو
اصلاحگر، اصلاحکننده، خیراندیش، خیرخواه، صالح، صلاحاندیش، نیکوکار ≠ مفسد