سمغدلغتنامه دهخداسمغد. [ س ِ م َ ] (ع ص ) درازبالا. سخت ارکان و گول و متکبر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
مصمغدلغتنامه دهخدامصمغد. [ م ُ م َ غ ِدد ] (ع ِ ص ) برآماسیده از پیه و یا از بیماری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).