صوابکاریلغتنامه دهخداصوابکاری . [ ص َ ] (حامص مرکب ) عمل و کیفیت صوابکار. نیکوکاری . مقابل گناهکاری . رجوع به صواب شود.
صوابکارلغتنامه دهخداصوابکار. [ ص َ ] (ص مرکب ) آنکه کار صواب کند. مصیب . مقابل گناهکار. رجوع بصواب شود.