صومونلغتنامه دهخداصومون .[ ص َ ] (معرب ، اِ) ماهی هائی که گوشت آنها برنگ گوشت ماهی آزاد است . (دزی ).
شامگونلغتنامه دهخداشامگون . (ص مرکب ) شام مانند. همچون شام تاریکی و تیرگی : چه شدکه بادیه بربود رنگ خاقانی که صبح فام شد از راه و شامگون آمد.خاقانی .
لَا يَسْأَمُونَفرهنگ واژگان قرآنخسته نمي شوند (کلمه يسئم از مصدر سامه است که به معناي ملال و آزردگي است )