سیدهالغتنامه دهخداسیدها. [ س َی ْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره گز بخش نوخندان شهرستان دره گز. دارای 214 تن سکنه .آب آن از رودخانه . محصول آنجا غلات ، سیب زمینی و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
کلاته سیدهالغتنامه دهخداکلاته سیدها. [ ک َ ت ِ س ِی ْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلاته سیدهالغتنامه دهخداکلاته سیدها. [ ک َ ت ِ س ِی ْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رباط سر پوشیده ٔ بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار. محلی جلگه و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
اَحدَثَ صَدْعاًدیکشنری عربی به فارسیشکاف ايجاد کرد , رخنه ايجاد کرد , نفوذ کرد , تفرقه انداخت , جدايي انداخت , شکافت
دِنای پُرتکرارhighly repetitive DNAواژههای مصوب فرهنگستانتوالیهایی که از صدها هزار تا میلیونها بار تکرار شدهاند
ریزآرایۀ پادتنیantibody microarrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که بر روی آن صدها پادتن تکدودمان بهشکلی منظم مستقر شدهاند
زون شکستگیfracture zoneواژههای مصوب فرهنگستانزونی طویل با شکستگیهای موازی فراوان در بستر دریا، با پستیوبلندی نامنظم که صدها کیلومتر طول دارد