لغتنامه دهخدا
ضبع. [ ض َ ] (ع مص ) دست دراز کردن برای زدن . (منتهی الارب ). || راه به دو بخش کردن و بخشی از آن بکسی دیگر دادن . (منتخب اللغات ). راه را تقسیم کردن برای کسی . (منتهی الارب ). || جور کردن . (منتخب اللغات ). جور کردن و ظلم کردن . (منتهی الارب ). || دست دراز کردن برای زدن و برا