طاهوئیه استادلغتنامه دهخداطاهوئیه استاد. [ ئی ی َ اُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مشیز شهرستان سیرجان ، واقع در 20هزارگزی باختر مشیز و سر راه مالرو گود احمر به ده کوسه . دارای 19 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
توحوحلغتنامه دهخداتوحوح . [ ت َ وَح ْ وُ ] (ع مص ) مهربان شدن شترمرغ بر بیضه ، پس آشکار کردن حرص خودرا بر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ثاوةلغتنامه دهخداثاوة. [ وَ ] (ع اِ) میش کلان سال . || گوسفند لاغر. || اندک باقی مانده از بسیار. || ثایه . و نیز رجوع به ثایه شود.
تووهلغتنامه دهخداتووه . [ وَ ] (اِ) جفت را گویند که به عربی زوج خوانند. (برهان ) (آنندراج ). جفت که ضد طاق است . (شرفنامه ٔ منیری ). زوج و جفت و دوتائی . (ناظم الاطباء).