طایه زدنلغتنامه دهخداطایه زدن . [ ی َ / ی ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) گرد آوردن و ذخیره نهادن سرگین ستور را بر بام حمام .
نوترینوی تاؤtau neutrinoواژههای مصوب فرهنگستانذرهای که به همراه تاؤ، نسل سوم لپتونها را تشکیل میدهد و در طبیعت فقط بهصورت چپگرد وجود دارد
طایهلغتنامه دهخداطایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) در تداول فارسی ، توده ٔ بزرگ سرگین که تون تاب بر بام حمام گِرد کند، تا کم کم آنرا در ماهها یا سالی در تون سوزاند. توده ٔ عظیم خشک کرده ٔسرگین اسب و خر است که برای تون حمام ذخیره کنند.
طایهلغتنامه دهخداطایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) نهالی است که جوشانده ٔ برگ آن نظیر چای است منتهی مطبوعتر. (دزی ج 2 ص 19).
طایهلغتنامه دهخداطایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) در تداول فارسی ، توده ٔ بزرگ سرگین که تون تاب بر بام حمام گِرد کند، تا کم کم آنرا در ماهها یا سالی در تون سوزاند. توده ٔ عظیم خشک کرده ٔسرگین اسب و خر است که برای تون حمام ذخیره کنند.
طایهلغتنامه دهخداطایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) نهالی است که جوشانده ٔ برگ آن نظیر چای است منتهی مطبوعتر. (دزی ج 2 ص 19).