طلحاءلغتنامه دهخداطلحاء. [ طُ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طالح .(منتهی الارب ). بی سامانکاران . و رجوع به طالح شود.
شیبا طلحالغتنامه دهخداشیبا طلحا. [ ] (اِ) به سریانی عوسج است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به عوسج شود.
در تیلَهاىگویش بختیاریدر طویلهاى، نوعى انعام که مهتر نگهدارنده چهارپایان هنگام فروش آنها ازخریدار مىگیرد.
حرکت تلهایtrappingواژههای مصوب فرهنگستانحرکتی که در آن دامنۀ انتشار عمودی دودستون بین دو لایۀ وارونگی محدود میشود
طلیحانلغتنامه دهخداطلیحان . [ طَ ] (ع اِ) تثنیه ٔ طلیح . سوار و شتر ماده بدان جهت که هر دو خسته میشوند. (منتهی الارب ).
طلیحانلغتنامه دهخداطلیحان . [ طَ ] (ع اِ) تثنیه ٔ طلیح . سوار و شتر ماده بدان جهت که هر دو خسته میشوند. (منتهی الارب ).