طنزپردازsatiristواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهصورت حرفهای به نوشتن و خلق آثار طنز میپردازد متـ . طنزنویس
دهخدالغتنامه دهخدادهخدا. [ دِ خ ُ ] (اِخ ) علی اکبربن خانبابا خان بن آقاخان بن مهرعلی خان بن قلیج خان بن رستم خان ، علامه و محقق نامی ، طنزنویس و روزنامه نگار چیره دست ، سخنور و لغت نویس توانا، آزادیخواه و ایران دوست بزرگ معاصر، مؤلف لغت نامه ٔ حاضر. رجوع به مقدمه ٔ این لغت نامه شود.
هتسللغتنامه دهخداهتسل . [ هَِ س ِ ] (اِخ ) پیر ژول . ادیب و ناشر فرانسوی که به سال 1814 م . در شارتر دیده به جهان گشود. وی پس از انقلاب 1848 دو بار به وزارت رسید. با روزنامه های جمهوری همکاری میکرد و بعد از کودتای <span class