خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طولا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طولا
/tulā/
معنی
درازتر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طولا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ‹طولی› [قدیمی] tulā درازتر.
-
واژههای مشابه
-
طُولاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
بلندي
-
طولاً
لغتنامه دهخدا
طولاً. [ لَن ْ ] (ع ق ) بطول . بدرازا. مقابل عرضاً. بدرازی : ... آن دیار تا روم و از جانب دیگر تا مصر طولاً و عرضاً بضبط ما آراسته گردد. (تاریخ بیهقی ص 73). || عمودی .
-
طولاً
فرهنگ فارسی معین
(لَ نْ) [ ع . ] (ق .) از طول ، به درازا. مق عرضاً.
-
یدِ طولا
لهجه و گویش تهرانی
مهارت
-
طولا نی
دیکشنری فارسی به عربی
عظيم , لمدة طويلة
-
ید طولا
واژهنامه آزاد
دست درازتر، کنایه از تسلط بیشتر داشتن در کارها؛ طولا (طولی’) مونث صفت تفصیلی أطول در عربی به معنی طولانی تر، بنابراین به کار بردن "تر" و "ترین" با واژه طولا نادرست استز
-
دارای ید طولا (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
dab hand
-
جرعه طولا نی نوشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
اکرع
-
طولا نی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اتل , لمدة طويلة
-
قطعه طولا نی موسیقی
دیکشنری فارسی به عربی
سمفونية
-
واژههای همآوا
-
تولا
لغتنامه دهخدا
تولا. (اِ) در فارسی به معنی سگ بچه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به توله شود.
-
تولا
لغتنامه دهخدا
تولا. (اِخ ) شهری در روسیّه که در شمال مسکو واقع است و 320400 تن سکنه دارد. کارگاههای تولید اسلحه و چاقوسازی و کارخانه های سماورسازی این شهر شهرت دارد. (از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ توله شود.