خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طولانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طولانی
/tulāni/
معنی
دراز: ◻︎ با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصهٴ طول امل را که سخن طولانی است (سلیم: لغتنامه: طول امل).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. دراز، طویل
۲. دیر
۳. دیرینه، دیرین، مدید
۴. دور، بعید، مسافتزیاد
۵. بسیار، زیاد
برابر فارسی
دراز
دیکشنری
agelong, endless, extended, great, lengthy, livelong, long , long-distance, long-lasting, long-winded, macro-, verbose
-
جستوجوی دقیق
-
طولانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. دراز، طویل ۲. دیر ۳. دیرینه، دیرین، مدید ۴. دور، بعید، مسافتزیاد ۵. بسیار، زیاد
-
طولانی
فرهنگ واژههای سره
دراز
-
طولانی
لغتنامه دهخدا
طولانی . (از ع ، ص نسبی ) دیر. || دراز. بسیار دراز. طویل . بطول . کثیرالطول : قلم به ختم سخن لب گزید یعنی بس که دلنشین نبود گفتگوی طولانی .درویش واله هروی .
-
طولانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) [عربی: طولانیّ] tulāni دراز: ◻︎ با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصهٴ طول امل را که سخن طولانی است (سلیم: لغتنامه: طول امل).
-
طولانی
فرهنگ فارسی معین
[ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - دراز، طویل . 2 - دیر.
-
طولانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
agelong, endless, extended, great, lengthy, livelong, long , long-distance, long-lasting, long-winded, macro-, verbose
-
طولانی
واژهنامه آزاد
دراز، دیریاز. "دیریاز" از "دیر" و "یازنده" رویهم میشود "دیرنده" و "دیرکشنده". در ایوان شاهی شبی دیریاز / به خواب اندرون بود با اَرنَواز (فردوسی).
-
واژههای مشابه
-
post-term pregnancy, postdate pregnancy, prolonged pregnancy
بارداری طولانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] بارداریای که مدت آن از اولین روز آخرین قاعدگی 42 هفتۀ کامل (294 روز) یا بیشتر طول کشیده باشد
-
long holidays/ long holiday, long vacations/ long vacation
تعطیلات طولانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعطیلاتی که در آن فرد چهار شب و پنج روز یا بیشتر دور از خانه اقامت کند
-
عمر طولانی
فرهنگ واژههای سره
دیرزیو
-
بابابیک طولانی
لغتنامه دهخدا
بابابیک طولانی . [ ب َ ک ِ ] (اِخ ) یکی از طوایف پشت کوه از ایلات کرد ایران است .
-
دوران طولانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
lifetime
-
سخن طولانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
monolog, monologue
-
کاروان طولانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
stream