حدثیلغتنامه دهخداحدثی . [ ح َ دَ ] (اِخ ) احمدبن جناب حدثی منسوب به حدث ملطیه . از عیسی بن یونس روایت کند و فهدبن سلیمان از وی و در الفیصل یاد شده است . (معجم البلدان ).
حدثیلغتنامه دهخداحدثی . [ ح َ دَ ] (اِخ ) علی بن حسن حدثی ، منسوب به شهر حدث ملطیه . از عیسی بن یونس روایت دارد. و ابوجعفر محمد حضرمی کوفی از وی روایت کند. (معجم البلدان ).
فطرةلغتنامه دهخدافطرة. [ ف ِ رَ تَن ْ ] (ع ق ) فطرتاً. از روی فطرت و طبیعت . از روی سرشت و خلقت . عادتاً. طبعاً.
سَّعْيَفرهنگ واژگان قرآنتلاش و کوشش (در عبارت "فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ﭐلسَّعْيَ " منظور از رسيدن به حد سعي و کوشش رسيدن به آن حد از عمر است که آدمي عادتاً ميتواند براي حوائج زندگي خود کوشش کند و اين همان سن بلوغ است )