عالِم اطلاعاتinformation scientist, information specialistواژههای مصوب فرهنگستانفردی که علم اطلاعات را میداند و میتواند نیازهای اطلاعاتی محققان و دانشمندان را برآورده سازد متـ . اطلاعرسان
حالملغتنامه دهخداحالم . [ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حلم . محتلم . (منتهی الارب ). || بالغ. (منتهی الارب ). خواب دیده . بجای مردان یا زنان رسیده . خود را شناخته . ج ، حالمون . (مهذب الاسماء).