عباداتلغتنامه دهخداعبادات . [ ع ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان غبوه بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در 50 هزارگزی شمال باختری رامهرمز و کنار راه اتومبیل رو ویس به هفتگل . 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span cla
عبادتلغتنامه دهخداعبادت . [ ع ِ دَ ] (ع مص ) عبادة. پرستش کردن . بندگی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || طاعت و نهایت تعظیم برای خدای متعال . (از اقرب الموارد) : جان تو از بهر عبادت شده ست بسته در این خانه ٔ پراستخوان . نا
مناسکفرهنگ فارسی عمیداعمال و عبادات دینی.⟨ مناسک حج: اعمال و عبادات حج، از قبیل طواف کعبه، دویدن بین صفا، مروه، و اقامت در عرفات، و قربانی کردن.