خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبداللـه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عبداللـه
/'abdollāh/
معنی
۱. بندۀ خدا.
۲. [عامیانه، مجاز] احمق؛ کودن؛ خنگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبداللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] 'abdollāh ۱. بندۀ خدا.۲. [عامیانه، مجاز] احمق؛ کودن؛ خنگ.
-
واژههای مشابه
-
عبدالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdollāh) (عربی) بندهی خدا ؛ (در تصوف) به معنی انسان کامل است .
-
عبدالله
فرهنگ فارسی معین
(عَ بْ دُ لْ لا) [ ع . ] 1 - (ص مر.) بندة خدا. ج . عبادالله. 2 - (اِمر.) نامی است از نام های مردان .
-
کوت عبدالله
واژهنامه آزاد
مکانی در جنوب اهواز
-
عبدالله فردا صبح میرود.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: abdollâ heyâ sohb aše. طاری: abdollâ heyâ sob ašö. طامه ای: abdollâ sobâ soxb šu. طرقی: abdollâ höyâ sob ašö. کشه ای: abdollâ heyâ soxb ašö. نطنزی: abdollâ sobâ soxb šu.
-
جستوجو در متن
-
عَبدُل،عَبدی
لهجه و گویش تهرانی
عبدالله،عبدالحسین، عبدالرضا،...
-
Abu Ali al-Husain ibn Abdallah ibn Sina
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابوعلی علی حسین بن عبدالله بن سینا
-
Abu Ali al-Husain ibn Abdallah ibn Sina
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابوعلی علی حسین بن عبدالله بن سینا
-
نبی اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] nabi[y]yollāh ۱. پیغمبر خدا.۲. لقب حضرت محمدبن عبدالله.
-
اسپهبد
لهجه و گویش مازنی
espah bod از شاهان پادوسبانی که پسر عبدالله پسر ونداد پسر شهریار بوده ...
-
مصطفی
فرهنگ نامها
(تلفظ: mostafā) (عربی) (در قدیم) برگزیده ، صاف کرده شده ؛ (در اعلام) از القاب حضرت رسول اکرم محمد بن عبدالله (ص) .
-
سبائیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سبائیَة] sabā'iy[y]e فرقهای از غلاة شیعه، پیروان عبدالله بن سبا که امیرالمومنین علی را خدا میخواندهاند.
-
راوندیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: راوندیَّه] ‹راوندیان› rāvandiy[y]e پیروان عبدالله راوندی که بیشتر از طبقۀ کشاورز و متمایل به عقاید مزدک و تناسخ بودند، و معتقد بودند امامت از آن فرزندان عباس عموی پیامبر است.