عجالتاواژهنامه آزادعجالتاً، فعلاً. مثال: «من عجالتاً عرض سلامی خدمت شما داشته باشم، سپس خدمت شما خواهم رسید.» به نظر می رسد این واژه از عجالة عربی ساخته شده باشد (رک لغت نامه دهخدا: عجالة. [عُ / ع ِلَ] (ع اِ) آنچه زود فراهم آرند مهمان را؛ هر چه به شتاب حاضر آورده شود؛ هرچه سردست مهیا آید...).
عزلتیلغتنامه دهخداعزلتی . [ ع ُ ل َ ] (ص نسبی ) که عزلت اختیار کند. گوشه نشین و زاهد. (ناظم الاطباء).