عداوتلغتنامه دهخداعداوت . [ ع َ وَ ] (ع اِمص ) عداوة. دشمنی : با او نهانی عداوتی داشت . (گلستان ).هنر بچشم عداوت بزرگتر عیبی است . (گلستان ).
عذیوطلغتنامه دهخداعذیوط. [ ع ِذْ ی َ ] (ع ص ) کسی که وقت جماع حدث کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). یا قبل از دخول انزال آیدش . ج ، عذیوطون ، عذاویط، عذائیط. (آنندراج ) (منتهی الارب ).