عصارۀ گوشتmeat extractواژههای مصوب فرهنگستانمادهای که از جوشاندن گوشت در آب به دست میآید و بهعنوان طعمدهندۀ غذا به کار میرود
حشورةلغتنامه دهخداحشورة. [ ح َش ْ وَ رَ ] (ع اِ) اسپ تهیگاه برآمده . || پیرزال بخیل و زیرک . || زن کلان شکم . (منتهی الارب ). || ستور گرداندام استوارخلقت .
حصارچهلغتنامه دهخداحصارچه . [ ح ِ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جرگلان بخش مانه شهرستان بجنورد. واقع در 78هزارگزی شمال باختری مانه ، سر راه شوسه بجنورد به حصارچه .ناحیه ای است کوهستانی . گرمسیر. دارای 667 تن سکنه میباشد. ترکمن
اپصارهلغتنامه دهخدااپصاره . [ اَ رَ ] (اِخ ) جزیره ای است واقع در شمال غربی بحرالجزایر در 34 درجه و 35 دقیقه و 34 ثانیه ٔ عرض شمالی و 23 درجه و <span class="hl
عصارۀ گوشت گاوbeef extractواژههای مصوب فرهنگستانمادهای قابلحل در آب که از جوشاندن گوشت چرخکردۀ گاو به دست میآید و بهعنوان طعمدهنده کاربرد فراوان دارد
آبگوشت مغذیnutrient brothواژههای مصوب فرهنگستانمحیط پایۀ مایعی که با محلول عصارۀ گوشت و پپتون و سدیمکلرور تهیه میشود