عضارطیلغتنامه دهخداعضارطی . [ ع ُ رِ طی ی ] (ع ص ، اِ) شرمگاه زن که سست و نرم باشد. || کون و اِست . (از منتهی الارب ).
حضارتلغتنامه دهخداحضارت . [ ح َ رَ ] (ع مص ) حاضر آمدن . || حاضر کردن . || مقیم شدن بشهر. مقیم بودن به حضر. اقامت کردن . مقابل بداوت .
حضارتلغتنامه دهخداحضارت . [ ح ِ / ح َ رَ ] (ع اِ) شهر. حضر. || (اِمص ) اقامت در شهر. (آنندراج ). مقیم بودن . به حضر اقامت کردن . مقابل بداوت . شهرنشینی . رجوع به حضارة شود.
ادژورثلغتنامه دهخداادژورث . [ اِ ژِ وُ ] (اِخ ) لوول . مهندس انگلیسی ، متولد در باث . وی نخستین بار در انگلستان تلگراف الکتریکی را اختراع کرد. (1744 - 1817م .).
ادژورثلغتنامه دهخداادژورث . [اِ ژِ وُ ] (اِخ ) ماریا.داستان نویس اخلاقی انگلیسی ، متولد به بلاکبورتن بسال 1767 و متوفی در 1849م .