حدیلةلغتنامه دهخداحدیلة. [ ح ُ دَ ل َ ] (اِخ ) نام شهری به یمن بنام قبیله ٔ ذی حدیلة. و ابی بن کعب از این قبیله است . و بعضی گویند نام محله ای است به مدینه . (معجم البلدان ).
حدیلةلغتنامه دهخداحدیلة. [ ح ُ دَ ل َ ] (اِخ ) بنت مالک بن زید مناةبن حبیب . مادر معاویةبن عمروبن مالک نجاری خزرجی عدنانی است . از مادران معروف عرب جاهلی است و بنوحدیلة بدو منسوبند و ابی ّبن کعب صحابی قاری از ایشان است . (معجم البلدان ) (عقد الفریدج 3 ص <span
بین العضلهلغتنامه دهخدابین العضله . [ ب َ نَل ْ ع َ ض َ ل َ ] (ع ق مرکب ) میان عضله . میان ماهیچه . درون عضله : تزریق بین العضله ، که مایع را در ماهیچه فروکنند. (یادداشت مؤلف ).