عطرپیمالغتنامه دهخداعطرپیما. [ ع ِ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) عطر پیماینده . که بر عطر گذر دارد : بسیار نسیم عطرپیماست برتارک گل مگر سوار است .علی خراسانی (از آنندراج ).
عطرمایهessenceواژههای مصوب فرهنگستانمادهای دارای عطر یا طعم معمولاً خوش که از عصارۀ اندامهای مختلف گیاهان به دست آید
عطرمایۀ روغنیessential oilواژههای مصوب فرهنگستانترکیب معطر و فرّاری که معمولاً از منابع گیاهی استخراج میشود و در روغن محلول است
عطرمایۀ مرکباتcitrus oil, citrus essential oilواژههای مصوب فرهنگستانعطرمایۀ روغنی بهدستآمده از میوۀ مرکبات که عمدتاً در پوست آنها وجود دارد
سختسرخرگی آترومیatherosclerosisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سختسرخرگی که در آن کژنههای چربی بر دیوارههای درونی سرخرگ ظاهر میشود و به انسداد نهایی جریان خون میانجامد متـ . تصلب شرایین آترومی