عططلغتنامه دهخداعطط. [ ع ُ طُ ] (ع اِ) چادرهای شکافته و مقطوع . (منتهی الارب ). چادرهای گشاده و مقطوع و ملحفه های مقطع. (ناظم الاطباء). ملحفه هایی که از طول یا از عرض بریده باشد. (از اقرب الموارد).
شیشۀ جلوی گرمشوheated windshield, heated windscreenواژههای مصوب فرهنگستانشیشۀ جلوی مجهز به گرمکننده برای بخارزدایی و یخزدایی از روی سطح آن
شیشۀ عقب گرمشوheated rear windowواژههای مصوب فرهنگستانشیشۀ عقب مجهز به گرمکننده برای بخارزدایی و یخزدایی از روی سطح آن
بارگُنج حرارتیـ یخچالیrefrigerated and heated containerواژههای مصوب فرهنگستانبارگُنجی با سامانههای گرمایش و سرمایش
عوارض املاکestate duty, estate taxواژههای مصوب فرهنگستانمالیات بر ارثی که پیش از تقسیم ارث، ارزیابی میشود
ثرعططلغتنامه دهخداثرعطط. [ ث ُ رُ طُ ] (ع ص ) طین ثرعطط؛ گل تُنک . || آشامیدنی رقیق . ثرعطه . ثرعطیطة.
تعططلغتنامه دهخداتعطط. [ ت َ ع َطْ طُ ] (ع مص ) به درازا شکافته شدن جامه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). شکافته شدن جامه . (از اقرب الموارد).