عقبنشینیwithdrawalواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عملیات پدافندی که در آن نیروی درگیر با دشمن از ادامۀ درگیری پرهیز میکند و از دشمن فاصله میگیرد
عقب نشینیفرهنگ فارسی عمید۱. پسنشستن؛ رو به عقب رفتن.۲. (نظامی) سنگرها یا مواضع خود را ترک کردن و عقبتر رفتن.
عقب نشینیلغتنامه دهخداعقب نشینی . [ ع َ ق َن ِ ] (حامص مرکب ) در اصطلاح نظامی ، ترک مواضع خود کردن و به عقب رفتن . (فرهنگ فارسی معین ). || به قهقرا رفتن . عقب گرد کردن . (فرهنگ فارسی معین ).
عقب نشینیدیکشنری فارسی به انگلیسیevacuation, pullback, pullout, recession, recoil, retreat, setback, withdrawal
عقب نشینیفرهنگ فارسی معین( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - ترک مواضع نظامی در هنگام جنگ . 2 - بازگشتن به عقب تر از جای خود یا دست کشیدن دایم یا موقت از آن چه دشوار یا نپذیرفتنی است .
نشینیلغتنامه دهخدانشینی . [ ن ِ ] (حامص ) به معنی نشستن و نشستگی و نشینندگی به آخر اسم آید در ترکیبات زیر: اجاره نشینی . اعتکاف نشینی . اورنگ نشینی . بادیه نشینی . بالانشینی . بردرنشینی . بست نشینی . بیابان نشینی . پائین نشینی . پالکی نشینی . پرده نشینی . پس نشینی . پشت میزنشینی . پیش نشینی .
retreatsدیکشنری انگلیسی به فارسیعقب نشینی می کند، عقب نشینی، انزوا، کناره گیری، گوشه عزلت، عقب نشستن، عقب رفتن، عقب نشینی کردن
عقبنشینی آبخاکیamphibious withdrawalواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عملیات آبخاکی، که در آن نیروها از ساحل دشمن یا دشمن بالقوه خارج میشود
عقبنشینی هواییwithdrawal by airواژههای مصوب فرهنگستانعقبنشینی یگانهای هوایی برای تغییر موضع سریع نیروها یا خاتمه دادن به عملیات که معمولاً تحت فشار دشمن آغاز نمیشود؛ در این نوع عقبنشینی، بزرگترین یگان،گردان است