عقلانهلغتنامه دهخداعقلانه . [ ع َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) از روی عقل و خردمندی و هوشیاری . (ناظم الاطباء).
عقلانیلغتنامه دهخداعقلانی . [ ع َ ] (ص نسبی ) منسوب به عقل . عقلی : شخص انسان را ز حق یک نور عقلانی عطاست روح ده دانست که اعضا برنتابد بیش از این .خاقانی .
محدثةلغتنامه دهخدامحدثة. [ م ُ دَ ث َ ] (اِخ ) نام چند آب در وادیهای عضاة از بنی کعب بن عبدالدین ابوبکر که محدثه ٔ سواج خوانند و در نزدیکی عقلانه واقع است . (از معجم البلدان ).