عملگر خطیlinear operatorواژههای مصوب فرهنگستانتابعی که تحت آن هر ترکیب خطی از دو بُردار، برابر با همان ترکیب خطی از تبدیلهای آن دو بُردار باشد متـ . تابع خطی linear function نگاشت خطی linear mapping, linear map تبدیل خطی linear transformation
عملگرoperator 1واژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک مجموعه بر مجموعۀ دیگر که هریک از آنها دارای ساختار معینی هستند
عملگر انرژیenergy operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری که ویژهمقدارهای آن انرژیهای مجاز سامانه است متـ . عملگر هامیلتونی Hamiltonian operator
عملگر تبادلexchange operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری که چنانچه بر سامانهای دوذرهای اثر کند، سبب مبادلۀ اسپینها و مختصههای فضایی آنها میشود
پیوستگی خودبهخودautomatic continuityواژههای مصوب فرهنگستانپیوستگی یک عملگر خطی بین جبرهای توپولوژیکی
ویژهفضاeigenspaceواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد ویژهمقدار λ از عملگر خطی T بر روی فضای بُرداریV، زیرفضایی از V که بهوسیلۀ ویژهبُردارهای متناظر با λ تولید میشود
عملگرoperator 1واژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک مجموعه بر مجموعۀ دیگر که هریک از آنها دارای ساختار معینی هستند
عملگرoperator 1واژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک مجموعه بر مجموعۀ دیگر که هریک از آنها دارای ساختار معینی هستند