آمین زیستزادbiogenic amineواژههای مصوب فرهنگستانآمینی که از واکنش برخی زیمایهها/ آنزیمهای میکربی با آمینواسیدها تولید میشود
اتصال ایمنیimmune adherenceواژههای مصوب فرهنگستاناتصال ترکیبات پادتنیـ پادگنی یا یاختههای پوشیدهشده با پادتن به یاختههای حاوی گیرندههای مکمل
تابع بولی همبستگی ایمن مرتبة mmth order correlation-immune Boolean functionواژههای مصوب فرهنگستانیک تابع بولی (نه لزوماً متوازن) که توزیع احتمال خروجی آن با ثابت نگه داشتن هر m بیت ورودی تغییر نکند
مدار انتقال هومانHohmann transfer orbit, Hohmannواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدار انتقال بیضوی که در آن حداقل انرژی به مصرف میرسد نیز: مسیر هومان Hohmann trajectory مدار هومان Hohmann orbit انتقال هومان Hohmann transfer
عمینةلغتنامه دهخداعمینة. [ ع َ ن َ ] (ع ص ) زمین نرم و سهل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
عَمِينَفرهنگ واژگان قرآنکوردل (عمين جمع عمي صفتي است مشبه از ماده عمي ، يعمي فرق عمي با اعمي اين است عمي تنها کسي را ميگويند که بصيرت نداشته باشد ، و اعمي به کسي اطلاق ميشود که چشم نداشته باشد )
عمینةلغتنامه دهخداعمینة. [ ع َ ن َ ] (ع ص ) زمین نرم و سهل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
حزم الانعمینلغتنامه دهخداحزم الانعمین . [ ح َ م ُل ْ اَ ع َ م َ ] (اِخ ) نام جائیست که در شعر ابومنصور بروایت مراربن سعید آمده است . (معجم البلدان ).
تعمینلغتنامه دهخداتعمین . [ ت َ ] (ع مص ) بمعنی اعمان . به عمان روی آوردن و یا داخل شدن در عمان و ثابت شدن بجایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).