لغتنامه دهخدا
مشبک . [ م ُ ش َب ْ ب َ ] (ع ص ) هرچیز درهم آمده و درهم آمیخته شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشبیک شود. || هر شی ٔ که در آن سوراخ سوراخ باشد به هندی آن را جالی گویند. (غیاث ) (آنندراج ). هر چیزی شبکه شده و درهم درآورده و مانند پنجره شده و