عودکنندهrecurrentواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بیماری یا نشانه یا علامتی که پس از دورههای فروکش بازمیگردد
پوسیدگی عودکنندهrecurrent cariesواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوسیدگی که در مجاورت لبههای پرکردگی قبلی ایجاد میشود
عفونت عودکنندۀ ویروسیrecurrent viral infectionواژههای مصوب فرهنگستانعفونتی که در آن ویروس نهفته مجدداً تحت شرایط خاص فعال میشود
پوسیدگی عودکنندهrecurrent cariesواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوسیدگی که در مجاورت لبههای پرکردگی قبلی ایجاد میشود
عفونت عودکنندۀ ویروسیrecurrent viral infectionواژههای مصوب فرهنگستانعفونتی که در آن ویروس نهفته مجدداً تحت شرایط خاص فعال میشود
سوءِمصرف مادۀ استنشاقیinhalant abuseواژههای مصوب فرهنگستانمصرف نامناسب و مکرر مواد استنشاقی که پیامدهای ناگوار عودکننده دارد
صرعepilepsyواژههای مصوب فرهنگستانبیماری ناشی از اختلال کارکرد مغز که مشخصۀ آن حملههای عودکننده با آغاز ناگهانی است
آسمasthmaواژههای مصوب فرهنگستانحملههای عودکنندۀ تنگی نفس گاهگیر، همراه با التهاب راههای هوایی و خِسخِس ناشی از انقباض تنجهای نایژهها
تب راجعهrecurrent feverواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری عفونی که بهوسیلۀ بندپایان منتقل میشود و عامل آن گونههای مختلف بورلیاست (Borrelia) و مشخصۀ اصلی آن تبهای مکرر و عودکننده همراه با باکتریخونی است متـ . تب بازگشتی relapsing fever
مکررفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد مجدد، تکراری، متواتر، پیاپی، پیدرپی، پشتسرهم، متوالی، یکبند، همیشگی عودکننده یکدرمیان، دودرمیان متعدد، کثیرالوقوع مذکور، یادشده، نامبرده، مقدم ماقبل
پوسیدگی عودکنندهrecurrent cariesواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوسیدگی که در مجاورت لبههای پرکردگی قبلی ایجاد میشود