عويلدیکشنری عربی به فارسیشيون کردن , ناله کردن , ماتم گرفتن , ناله , صداهاي ناهنجار ايجاد کردن , ناله و شيون کردن , زوزه کشيدن , عوعو کردن , زوزه
روغن حلپذیرsoluble oilواژههای مصوب فرهنگستاننامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
مدرسۀ عالی مهمانخانهداریhotel schoolواژههای مصوب فرهنگستانمرکز آموزش عالی که در آن به دانشجویان مهارتهای ادارۀ مهمانخانه آموخته میشود متـ . مدرسۀ عالی هتلداری
عویللغتنامه دهخداعویل .[ ع َ ] (ع اِمص ) بلندآوازی در گریه و فریاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عَول . عولة. رجوع به عول و عولة شود : راست پنداری همی بینم که بازآئی ز مصردرفکنده در سرای ملحدان ویل و عویل . <p class="author
عویلفرهنگ فارسی معین(عَ وِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) صدا بلند کردن در گریه و زاری . 2 - (اِمص .) شیون و زاری .