عویشراءلغتنامه دهخداعویشراء. [ ع ُ وَ ش ِ] (ع اِ) قُلَة، و آن دو چوب است که کودکان با آن بازی کنند. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). الک دولک . رجوع به قُلَة شود .
حاصورالغتنامه دهخداحاصورا. (اِخ ) یاقوت در معجم البلدان آرد: نام موضعی است و گوید ابن القطاع آنرا حاضور با ضاد معجمه و بدون الف آورده است و آنرا نام آبی میداند (نمیدانم این دو نام را دو مسمی میباشد یا یکی از آن دو مصحف دیگریست ).
هوشیاریلغتنامه دهخداهوشیاری . [ هوش ْ ] (حامص مرکب ) فطانت . خردمندی . هوشمندی . مقابل بیهوشی . هشیاری : ای شاعر سبکدل با من چه اوفتادت پنداشتم که عقلت بیش است و هوشیاری . منوچهری .استن این عالم ای جان غفلت است هوشیاری این جهان را
عاشورافرهنگ فارسی عمیدروز دهم ماه محرم که حسینبن علی در کربلا شهید شد و شیعیان در این روز عزاداری میکنند.
عشراءلغتنامه دهخداعشراء. [ ع ُ ش َ ] (ع ص ، اِ) شتر ماده ٔ باردار که ده یا هشت ماه بر حمل آن گذشته باشد و نام «مخاض » از او زایل شده . یا ناقه ای که مانند زنان نفساء باشد بعدِ بچه آوردن . ج ، عُشَراوات ، عِشار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و تثنیه ٔ آن عُشَراوان شود. (منتهی الارب ). ||