عابدینلغتنامه دهخداعابدین . [ ب ِ ] (اِخ ) (زین العابدین ) لقب علی بن الحسین است . (از الاعلام زرکلی ). رجوع به علی بن الحسین شود.
عابدینلغتنامه دهخداعابدین . [ ب ِ ] (اِخ ) از مزارع قریه ٔ طالقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
چم عابدینلغتنامه دهخداچم عابدین . [ چ َ ب ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع طایقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
پر عابدینلغتنامه دهخداپر عابدین . [پ َ رِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سیرجان و بندرعباس میان سعادت آباد و تنگ راغ . در 1397500 گزی طهران .
جامع عابدینلغتنامه دهخداجامع عابدین . [ م ِ ع ِ ب ِ ] (اِخ ) یکی از جوامعی است که در نزدیکی قصر عابدین [به مصر]قرار گرفته است . (از تاریخ المساجد الاثریه ص 372).
عابدینلغتنامه دهخداعابدین . [ ب ِ ] (اِخ ) از مزارع قریه ٔ طالقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
دیویسنانلغتنامه دهخدادیویسنان . [ وَ ی َ ](اِ مرکب ) پرستندگان دیو. مقابل مزدیسنان ، عابدین اورمزد. پیروان آئین های باطل . رجوع به دیویسنا شود.
پر عابدینلغتنامه دهخداپر عابدین . [پ َ رِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سیرجان و بندرعباس میان سعادت آباد و تنگ راغ . در 1397500 گزی طهران .
عابدینلغتنامه دهخداعابدین . [ ب ِ ] (اِخ ) (زین العابدین ) لقب علی بن الحسین است . (از الاعلام زرکلی ). رجوع به علی بن الحسین شود.