پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
عَمِينَفرهنگ واژگان قرآنکوردل (عمين جمع عمي صفتي است مشبه از ماده عمي ، يعمي فرق عمي با اعمي اين است عمي تنها کسي را ميگويند که بصيرت نداشته باشد ، و اعمي به کسي اطلاق ميشود که چشم نداشته باشد )
عمالغتنامه دهخداعما. [ ع َ ] (ع اِمص ) طول و بلندی و درازی . عَمی ̍. این صورت ضبط لسان العرب است و در دیگر کتب لغت ، عمی آمده است . رجوع به عَمی ̍ شود.