لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن سعید بیهقی معروف به محم . از قصبه ٔ سبزوار بود و ابوالقاسم عبدبن احمدبن محمود بلخی کعبی او را در کتاب مفاخر نیشابور یاد کند واو را دیوان شعر است و از اشعار او این ابیات معروف است که قاضی نیشابور یاسربن نصر را در آن بنکوهد:قد کان غرثان ف