غطوانلغتنامه دهخداغطوان . [ غ َ طَ ] (ع اِمص ) عزت و بسیاری مال ؛ المنعة و الکثرة. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || انه لذوغطوان ؛ او صاحب منعت (عزت ) و صاحب بسیاری مال است . (منتهی الارب ). انه لذوغطوان ؛ ای منعة و کثرة. (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
غیثیونلغتنامه دهخداغیثیون . [ غ َ ثی یو ](اِخ ) نام گروهی در یمن که به ابوالغیث بن جمیل یکی از اولیای مشهور خودشان منسوبند. (از تاج العروس ).