غلتهلغتنامه دهخداغلته . [ غ َ / غ ُ ت َ / ت ِ ] (اِ) چوبی گرد و استوانه ای که بدان خمیر نان را پهن کنند. (ناظم الاطباء). || غلته به فتح اول نوردی که کلاهدوزان به کار برند و آن را مردانه نامند. (از فرهنگ شعوری ج <span class="h
غلتةلغتنامه دهخداغلتة. [ غ َ ل َت َ ] (ع اِ) یک سهو در حساب . ج ، غَلَتات . (فرهنگ ناظم الاطباء). قیاساً میتواند اسم مرة از غَلت باشد.
غلتةلغتنامه دهخداغلتة. [ غ ُ ت َ ] (ع اِمص ) اسم مصدر از غَلَت به معنی غلط. (از اقرب الموارد). رجوع به غَلَت شود.
غلتۀ همرَفتی افقیhorizontal convective rollsواژههای مصوب فرهنگستانتاوههای افقی پادچرخشی (counter rotating) که عموماً در لایۀ مرزی همرَفتی رخ میدهند متـ . غلتۀ لایۀ مرزی boundary layer rolls تاوههای غلتکی افقی horizontal roll vortices