لغتنامه دهخدا
غلتیدن . [ غ َ دَ ] (مص ) مراغه را گویند یعنی از پهلو به پهلو گشتن . (فرهنگ اوبهی ). به پهنا گردیدن . (فرهنگ اسدی ). به روی خود گردیدن . به روی خود چرخیدن . (ناظم الاطباء). غلطیدن . گردیدن جسم بر روی جسم دیگر. در لهجه ٔ دزفولی غکیدن و در گیلکی غلت خوردن گویند. (حاشیه ٔ برهان