خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غلیل
/qalil/
معنی
۱. آنکه تشنگی شدید دارد؛ تشنه.
۲. (اسم) [مجاز] سوزش عشق یا اندوه: ◻︎ غیر فصل و وصل پی بُر از دلیل / لیک پی بردن بننشاند غلیل (مولوی۱: ۷۰۹).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلیل
لغتنامه دهخدا
غلیل . [ غ َ ] (ع اِمص ) تشنگی ، یا سوزش آن . سوزش شکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عطش ، یا شدت عطش و یا حرارت آن . (از اقرب الموارد). سوزش درون . || (اِ) کینه و دشمنی . || خسته ٔخرما با سپست کوفته بجهت ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) . هسته ٔ خرما ...
-
غلیل
لغتنامه دهخدا
غلیل . [ غ ُ ] (اِ) گلوله ٔ کمان گروهه . (ناظم الاطباء).
-
غلیل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] qalil ۱. آنکه تشنگی شدید دارد؛ تشنه.۲. (اسم) [مجاز] سوزش عشق یا اندوه: ◻︎ غیر فصل و وصل پی بُر از دلیل / لیک پی بردن بننشاند غلیل (مولوی۱: ۷۰۹).
-
غلیل
فرهنگ فارسی معین
(غُ) (اِ.) گلولة کمان گروهه .
-
غلیل
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - تشنگی شدید. 2 - سوزش درون . 3 - دشمنی ، حقه .
-
واژههای مشابه
-
غلیل باز
لغتنامه دهخدا
غلیل باز. [ غ ُ ] (نف مرکب ) کسی که مشق کمان گروهه کند. (ناظم الاطباء). رجوع به غُلیل شود.
-
غلیل بازی
لغتنامه دهخدا
غلیل بازی . [ غ ُ ] (حامص مرکب ) مشق با کمان گروهه . (ناظم الاطباء). عمل غلیل باز. رجوع به غُلیل شود.
-
واژههای همآوا
-
قلیل
واژگان مترادف و متضاد
اندک، کم، مزجات، معدود، ناچیز ≠ بسیار، زیاد، کثیر
-
قلیل
لغتنامه دهخدا
قلیل . [ ق َ ] (ع ص ) پست قامت لاغر. || کم و اندک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). یسیر. نزر. واحد و جمع در این یکسان بود. (مهذب الاسماء). ج ، قلیلون و اَقِلاّء و قُلَل و قُلُلون . (منتهی الارب )(اقرب الموارد): و اذکروا اذ انتم قلیل . (قرآن 26/8) و ق...
-
قلیل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، مقابلِ کثیر] qalil کم؛ اندک.
-
قلیل
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (ص .) 1 - کم ، اندک . 2 - نادر، کمیاب .
-
قلیل
دیکشنری فارسی به انگلیسی
few, piddling, scant, scanty, scruple, slender, slim, small, tenuous