لغتنامه دهخدا
غوربند. [ ب َ ] (اِخ ) نام بلده ای است در کوهستانات کابل ، به چهارمنزلی شهر. اقسام میوه های سردسیری خوب دارد. و بجهت برودت چنار در آنجا سبز نشود،اهالی آن افاغنه و فارسی زبانند. (از انجمن آرا) (آنندراج ). سلسله جبالی نیز به همین نام در شمال کابل هست . رجوع به ماده ٔ بعدی و تار