غیرآلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] غیرآلی، معدنی، کانی آذرین، آتشفشانی، رسوبی مرمری (مرمرین) سفالی صنعتی سنگی، خاکی ◄ زمینی
پوشش غیرآلیinorganic coatingواژههای مصوب فرهنگستان1. پوششی که ویژگی سرامیکی دماپایین دارد 2. پوششی که پیونده یا محمل آن غیرآلی است و معمولاً رنگدانۀ فلزی روی دارد
داراییهای غیرپولیnonmonetary assetsواژههای مصوب فرهنگستانداراییهایی که نتوان از بابت آنها دریافت مبلغ مشخصی از پول را انتظار داشت
اجسام غیرآلیهلغتنامه دهخدااجسام غیرآلیه . [ اَ م ِ غ َ/غ ِ رِ لی ی َ/ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اجسام مفرده . مقابل اجسام آلیه .
پوشش غیرآلیinorganic coatingواژههای مصوب فرهنگستان1. پوششی که ویژگی سرامیکی دماپایین دارد 2. پوششی که پیونده یا محمل آن غیرآلی است و معمولاً رنگدانۀ فلزی روی دارد
اسیدباری سوختوسازیmetabolic acidosisواژههای مصوب فرهنگستاناسیدباری ناشی از افزایش اسیدهای غیرِآلی یا کاهش بیکربنات یا هر دو
پوشش غیرآلیinorganic coatingواژههای مصوب فرهنگستان1. پوششی که ویژگی سرامیکی دماپایین دارد 2. پوششی که پیونده یا محمل آن غیرآلی است و معمولاً رنگدانۀ فلزی روی دارد