فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: فرآیند استدلال
نامعقول، چرند، مزخرف، یاوه، لاطائل، مفت، پوسیده
دلبخواه، اختیاری، قراردادی، اعتباری
سفسطهآمیز، سفسطهمانند، حقنما
دارای استدلال ضعیف، غیرقاطع، غیرقطعی، بینتیجه
ضعیف، بیپایه، غیرمستدل، بیاساس، سست، بیبنیان، کاسد
متزلزل، ناتوان، بیحال، وارفته، نااستوار
مهمل، باطل، بیمعنی