غینرلغتنامه دهخداغینر. [ غ ِ ن َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کزاز بالا بخش سربند شهرستان اراک که در 16هزارگزی شمال خاوری آستانه و 9هزارگزی راه عمومی قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است . سکنه ٔ آن 948<
غناگرلغتنامه دهخداغناگر. [ غ ِ گ َ ] (ص مرکب ) خواننده و نوازنده و آوازخوان . مغنی . غناساز. رجوع به غنا و غناساز شود : هر رود که با غنا نسازدبرّد چو غنا گرش نوازد.نظامی .
gainerدیکشنری انگلیسی به فارسیگیرنده، استفاده کننده، نفع بر، کسیکه سود میبرد، درخت ارغوان، شیرجه از پشت
غینرجهلغتنامه دهخداغینرجه . [ غ ِ ن َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان شراء پایین بخش وفس شهرستان اراک که در 30هزارگزی جنوب کمیجان ، سر راه عمومی کمیجان به خنداب قرار دارد. دامنه و سردسیر است . سکنه ٔ آن 383 تن شیعه اند و به زبا
غینرجهلغتنامه دهخداغینرجه . [ غ ِ ن َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان شراء پایین بخش وفس شهرستان اراک که در 30هزارگزی جنوب کمیجان ، سر راه عمومی کمیجان به خنداب قرار دارد. دامنه و سردسیر است . سکنه ٔ آن 383 تن شیعه اند و به زبا