فاکتورگیریواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تاگیری، تایگیری. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن".
سادگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت سادگی، یکدستی، خلوص▼، همگنی صِرفِ چیزی تسهیل، سادهسازی، سادهگردانی، حذف، فاکتورگیری، برطرفسازی سرراستی، قابلیت درک، سادگی [کلام] بیتکلفی، خامی