فدراللغتنامه دهخدافدرال . [ ف ِ دِ ] (فرانسوی ، ص ) مؤتلف . (وبستر). هم عهد. متحد. (حییم ). || حکومتی که از چند بخش کشوری تشکیل گردد و این قسمتها از یک دولت مرکزی متابعت کنند. || پیمانی . (حییم ). || اتحادی . (حییم ).
نظامٌ اتحاديدیکشنری عربی به فارسینظام فدرالي , سيستم اتحاديه اي , نظام صنفي , رژيم فدرالي , حکومت فدراتيو
واشینگتنلغتنامه دهخداواشینگتن . [ ت ُ] (اِخ ) پایتخت ایالات متحده ٔ امریکا و مرکز استان کلمبیا که دارای 552000 تن سکنه است . این شهر در کنار رود یوتوماک واقع شده است . ادارات و مراکز دولتی در قسمت چپ رود قرار دارد. این قسمت از شهر بر طبق نقشه ٔ قبلی ساخته شده است