لغتنامه دهخدا
فرائد. [ ف َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ فرید و فریدة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فرید و فریدة شود. || نزد بلغا مختص به فصاحت است نه بلاغت ، چه آن عبارت است از ایراد کلمه ای که قائم مقام دانه ٔ گوهر واسطه ٔ گردن بند باشد و چنین دانه باید که درّ یتیم بود، و ایراد چنین کلمه ای