فرارسی مسیرآفرینpath-creating catch-upواژههای مصوب فرهنگستانخلق مسیر جدید فنّاوری توسط دیرآیندها بهجای دنبالگری در مسیر پیشاهنگان فنّاوری
فرارسی پرشیstageskipping catch-upواژههای مصوب فرهنگستاندنبالگری دیرآیندها در مسیر پیشاهنگان فنّاوری، اما با پرش از برخی مراحل
فرارسی دنبالگرpath-following catch-upواژههای مصوب فرهنگستاندنبالگری دیرآیندها در مسیر پیشاهنگان فنّاوری
فرایند فرارسیcatch-up processواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک کشور یا بنگاه، از لحاظ توانمندی فنّاورانه و بهرهوری و درآمد، شکاف یا فاصلة خود را با همتایان پیشرو کاهش میدهد
فرارشلغتنامه دهخدافرارش . [ ف َ رِ ] (اِخ ) نام فرشته ٔ رب النوع اسب است . (انجمن آرا). فرشته ای که رب النوع اسب است . (فرهنگ دساتیر). از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان .
فرایند فرارسیcatch-up processواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک کشور یا بنگاه، از لحاظ توانمندی فنّاورانه و بهرهوری و درآمد، شکاف یا فاصلة خود را با همتایان پیشرو کاهش میدهد