فرایند انتخاباتelectoral processواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که از ثبتنام نامزدها تا اعلام نتایج انتخابات را در بر میگیرد
فراندلغتنامه دهخدافراند. [ ف َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ فِرِنْد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). دیگ افزار. (آنندراج ). رجوع به فرند شود.
فرآیندفرهنگ فارسی عمید۱. سلسله دگرگونیهای طبیعی برای رسیدن به نتیجهای معیّن: فرایند هضم غذا، فرآیند رشد.۲. مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجهای معین.
پایش انتخاباتelection monitoringواژههای مصوب فرهنگستانمشاهدۀ فرایند انتخابات توسط افراد یا سازمانهای بیطرف داخلی یا خارجی و مداخله در آن درصورت وقوع تخلف
پایشگر انتخاباتelection monitorواژههای مصوب فرهنگستانفرد یا سازمان بیطرف داخلی یا خارجی که مشاهدۀ فرایند انتخابات را بر عهده دارد و درصورت وقوع تخلف مداخله میکند
نظارت انتخاباتelection observationواژههای مصوب فرهنگستانگردآوری اطلاعات دربارۀ فرایند انتخابات توسط افراد یا سازمانهای بیطرف داخلی یا خارجی و اعلام نظر دربارۀ صحت و سقم آن
ناظر انتخاباتelection observerواژههای مصوب فرهنگستانفرد یا سازمان بیطرف داخلی یا خارجی که مسئولیت گردآوری اطلاعات را دربارۀ فرایند انتخابات بر عهده دارد و نظر خود را دربارۀ صحت و سقم آن اعلام میکند
فرایندprocessواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از فعالیتهای مرتبط و متوالی برای تبدیل ورودیها به خروجیها در جهت نیل به هدف مورد نظر
ارزشیابی فرایندprocess evaluation, formative evaluationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارزشیابی که در حین پیشرفت برنامه اجرا میشود